گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم
گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

100+100+4




خانومه : آقا ببشخید لامپ دارید ؟؟

فروشنده الکتریکی : برای  چی میخوای ؟

خانومه : به خدا لامپ مون سوخته 

فروشنده الکتریکی : لامپ نداریم خانوم برو داروخانه





100+100+3

اون : بیزینس خرابه و دیگه باید زد تو خط یه کار جدید

من : چه بیزینسی مثلا ؟

اون : والا یه چیزی تو ذهنم هست که درآمدش خوبه ولی اسمش خوب نیست و برای کشیدن اش هم ترازو نمی خواد

من : چه بیییییییزییییییینسی دیوث ، اسمش رو بگو

اون : نه دیگه اسمش رو نمی گم ولی خوب حدس زدی که معلومه عصبانی شدی 

من:  : 

اون : : 

100+100+2

 

من :  هی فلانی میدونی که ما ایرانیها دو هزار و پانصد سال تمدن آریائی داریم و یکی از با فرهنگ ترین آدم های روی زمین هستیم ؟


دوست آرژانتینی : بله اتفاقا الان 48 ساعت هست دارید کل این تمدن رو از طریق صفحه فیس بوک  آقای مسی به  معرض نمایش میگذارید


من : 




100+100+1



اون : خبر رو شنیدی ؟؟


من : نه ، مگه چی شده ؟


اون : بوشهر زلزله اومده 6.1 ریشتر 


من : 

100+100



من : خدا کنه شنبه هفته دیگه هم تعطیل بشه که دو روز بریم خستگی این بیست روز سفر رو در کنیم


اون :    


من :