گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۱۶

 

 

در افتتاحیه  یک پروژه به ظاهر ملی مهمانی دعوت کرده بودم که یکی از دوستان  بود و بنده رودربایستی داشتم با ایشون

من :  آقا خوش آمدید

دوست : خیلی ممنون گستاخ

من : تشریف بیارید اینجا در خدمتتون باشم !  (صندلی رو میکشم تا بشینن )

دوست : میشینن و مشاهده میکنن برنامه رو

من : در حین صحبت با دوست

ح.ک : این استعار موجودی خبیث هست - میاد و به من مطلبی رو میگه  ( با لهجه ترکی اراکی )

دوست : اون چی گفت ؟ گستاخ ایلدی گدی گوردی صندلی بیلمیرم دالی یوخ

من :   من حالا چطوری به دوستم بگم که این الاغ گفته که چون جا نیست دوست تو بلند شکه که مهمون های دیگه بشینن ! یعنی اینقد این آدم الاغ !

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد