گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۲۹

 

زنگ تلفن

 

من : بفرمائید

پدر مهربون : گستاخ جان شب میرسیم خدمت شما

من : تشریف بیارید - خوشهال میشیم

منزل : عزیزم شب باباتینا میان ؟

من : آره فک کنم شام بیان !

منزل : باشه پس من شام میذارم

من :  منم زودتر میام خونه کمکت !

۲ ساعت بعد

منزل : کیه ؟

من : عزیزم در رو باز کن

منزل : ممنون که اومدی - من کارام رو کردم ! الان هم منتظر تو بودم و مهمونا

 

۴ ساعت گذشته و ساعت ۲۳:۳۰

 

زنگ در به صدا در میاد

من : کیه ؟

مهمونا : مائیم

من : بفرمائید تو !  چرا اینقد دیر ؟

مادر شوهر :  خونه خواهرت بودیم !

من :  خوب خوش گذشت ؟

مادر شوهر : آره اونها هم اومدن - داره ماشین رو پارک میکنه !

من :  خوب بیاید تو

 

بعد از ده دقیقه که اومدن داخل خونه!

مادر شوهر : خوب عروس این شام تو آماده نیست ؟

من : شما تا ساعت ۱۱:۳۰ خونه این نره خر بودید و شام بهتون نداده و با خود گوسالش اومدید اینجا ! مگه کاروونسراست اینجا !  ( به سمت در رفته و در رو باز میکنم ) لطفا بفرمائید برید از اینجا بیرون . اتاق خالی نداریم ! غذا هم تمام شده !

شما :  نظر شما برام مهمه ! من کار بدی کردم ؟؟؟

نظرات 7 + ارسال نظر
سعید هدایتی شنبه 14 اردیبهشت 1387 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.eliapesar.persianblog.ir

راس بود؟ باور کنیم؟خدایی اخرتشه این مدلی!

گستاخم دیگه !

hengameh شنبه 14 اردیبهشت 1387 ساعت 03:13 ب.ظ http://www.bia2eshgh.coo.ir/

salam doste aziz weblogeton khobe mataleb ha aliye moafagh bashin . beman ham sar bezanid nazan bedin mamnon misham

چشم

نازلی دزخشان یکشنبه 15 اردیبهشت 1387 ساعت 09:11 ق.ظ

البته ! ولی از توی گستاخ بعید نیست. اما احترام بزرگتر به نظر من همه جوره واجبه ‌.بالاخص به پدر و مادر . تو با اینکار روی منزلت رو هم تو روی پدرشوهر و مادرشوهر باز می‌کنی . به طرق دیگه‌ای هم میشه کار زشت اونها رو بهشون گوشزد کرد.(فقط یه نصیحت بود) .

ممنون - ولی خوب گستاخیم دیگه !

مستانه یکشنبه 15 اردیبهشت 1387 ساعت 02:09 ب.ظ http://baadbadak.blogsky.com

کار خوبیم نکردی. مخصوصا حالا که منزل این همه زحمت کشیده بود.

خودم هم همین حس رو دارم

مهم نیست سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 ساعت 03:24 ب.ظ

واقعا همین طوری گفتی؟؟؟
خانومت چی گفت؟؟
نه واقعا واکنش خانومت بام مهمه...
مهمونا چیکار کردن؟؟؟

اتفاقه دیگه ! بعضی اوقات اینطوری میشه !

مهم نیست سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 ساعت 03:56 ب.ظ

فکر کنم سه تا سئوال پرسیدم ها!

که البته خوب شد سه تا بود که فقط اونی که تقریبا جواب لازم نداشت رو جواب بدی و اون دو تای بعدی که مهم تر بودن رو بی خیال شی!

همه رو جواب دادم

مهم نیست سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 ساعت 04:05 ب.ظ

واقعا همین طوری گفتی؟؟؟
خانومت چی گفت؟؟
نه واقعا واکنش خانومت برام مهمه...
مهمونا چیکار کردن؟؟؟

این ۳ تا سئوال رو گفتم!

ببین... اگه به جای عدد ٬عنوان بزنی وقتی یکی برای قدیمی‌ها کامنت بذاره فوری یادت میاد برای کدوم بوده...
لبته خود دانی... این جوری یه جورایی شیکه!

عزیزم ! جواب اینها رو نمیگم !
در ضمن من اینترنتم اینقدی سرعت داره که هر کدوم رو یادم رفت روی عدد کلیلک کنم و بخونم !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد