گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۳۱

 

 

 

من : نهار ندارم‌! چی بخورم ؟

رفیق : نهار زیاد آوردم !

من : ای ول

رفیق : چاچریم!

من : چی هست حالا

رفیق : کشک بادمجون

من : شرمنده من دوست ندارم

رفیق : خیلی هم دلت بخواد

من : حالا نمیخواد ! چه پررو

رفیق : ببین کوفت باید بخوری ! احتمالا خوشت میاد

من : مردیکه حرف دهنت رو بفهم !

رفیق : گوروپی یقه رو میگیره

من : گروپی مشت رو می زنم تو دهنش

رفیق : شکایت میکنه

من : دیه بریده میشه به مبلغ یک میلیون

 

نتیجه اخلاقی  : نهار نداری زنگ بزن به رستوران

نظرات 2 + ارسال نظر
سعید هدایتی(ایلیا پسر) دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 ساعت 08:51 ق.ظ

چه عرض کنم؟ضامن نمیخوای؟ ضامن دار اصل زنجون؟رفیق پایه؟نفت بگریم؟

تو کشتی تن ما

آرمان دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 ساعت 11:37 ق.ظ http://anai.blogsky.com

جالب بود حرفت پس من باید برم فردا نمیات مرسی عزیزم

قربانت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد