گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۴۱

 

من : دوست دارم گستاخی کنم و عکسی سلف پرتره از باسن مبارک خودم را در وبلاگ بگذارم ! اصلا این کار را نکنم که گستاخ نیستم !

تو : فزول هستی که می پرسی چرا این را گذاشتم !

دیگران : هر چه دوست دارند فکر کنند !

من : اینجا اینگونه است که من میخواهم . به نام خودم نمی نویسم که این دخالت را تحمل نکنم

تو : اما باز با این سوزن مرا نیش می زنی !

ما : چرا اینقدر وارد حریم شخصی همدیگر میزنیم . کلا شخم زدن روحیات طرف مقابل در تخصص ماست . خوب چه می شود دیگر روستائی بیش نیستیم . پیشرفت هم که بکنیم . تنها در محصول است و نه در چیز دیگری ! اکنون هم محصول عوض شده و به جای سیب زمینی و ... به اعصاب و روحیه و رفتار و اعتقادات و افکار  تغییر شکل داده !

من : قاط زده ام !

نظرات 2 + ارسال نظر
مهم نیست چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 08:20 ق.ظ

والا چه عرض کنم... میشه اصلا حرف نزد تا یه وقت از دستمون در نره شخم بزنیم!!

نگذار از دست تو در بره

مهم نیست چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387 ساعت 08:37 ق.ظ

یه کم دیگه به این حرفت فک کردم...
" چرا اینقدر وارد حریم شخصی همدیگر میزنیم . کلا شخم زدن روحیات طرف مقابل در تخصص ماست . خوب چه می شود دیگر روستائی بیش نیستیم . پیشرفت هم که بکنیم . تنها در محصول است و نه در چیز دیگری ! اکنون هم محصول عوض شده و به جای سیب زمینی و ... به اعصاب و روحیه و رفتار و اعتقادات و افکار تغییر شکل داده !"

داشتم تو کامنت‌هایی که برات گذاشتم دنبال رد این حرفت می‌گشتم (تو فکرم البته!)... ببینم کجاها شخم زدم!
این بین یه مورد هم از خودت دیدم... اون روز که گیر داده بودی اسمم چیه...

به قول خودت: "من : اینجا اینگونه است که من میخواهم "
کامنت هم سرزمین ِ من ِ٬ نیست؟؟

(نگو چرا کشش می‌دی... هنوز برخورد اون روزت تو دلم ِ... حس می‌کنم قبل‌ترها بهتر بودیم هر دومون٬ یعنی حس بهتری داشتیم!)

شاید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد