گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۷۲



فروشنده :  گوشی من رو می خری ؟

من : خر خودتی اما اشکالی نداره می خرم

فروشنده : دیدی گفتی خری   ,   حالا چند تا میخری

من : من 100 چوق میخرم

فروشنده : مال تو

من : ممنون



من : آقا این رو من خریدم

یکی دیگه : خوب خریدی




سئوال :  در اینجا خر را پیدا کنید ؟؟


جواب را شما بدهید  !!!

۷۱



تو قایقرانی اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی  جوودو اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی بوکس اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی بسکتبال اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی شنا اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی پرتاب دیسک اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی کشتی فرنگی اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی تکواندو اگه مدال نیاوردیم فدای سرت

توی وزنه برداری اگه مدال نیاوردیم فدای سرت


اما



اگه توی کشتی آزاد هم مدال نیاریم خیلی بد میشه !!!



اجساس میکنم این مسئولین محترم غرور ملت ایران رو به تخم های مبارک خودشون دایورت کردن و هیچ کسی هم نیست که اینها رو بندازه توی کوره تا مادرشون  لکه دار بشه !!!


۷۰

 

 

دختر عمه ای دارم که ۱۵ سال ندیده بودم

 

دختر عمه :وای این همون گستاخ کوچولو هستش که اینقد بزرگ شده !   جعفر ببین این رو یه ریزه بود . من رو یادت میاد گستاخ جون ! 

گستاخ : آره تو همونی هستی که قبل که من رو میدید میگفتی وای شومبولت رو بخورم

دختر عمه : وای ! خدا مرگم بده

لازم به توضیح است که این جعفر نامزد ایشون است !

 

۶۹

 

 

من : در راه رو دارم میرم بالا

زن همسایه : با لباس خواب جلوی در خونشون

من : در دل خدا رو ستایش میکنم به خاطر این همه سلیقه که برای هیکل این زن به کار برده ( در دلم )

زن همسایه : لخت میام جلوت که حال تو رو بگیرم با اون ریش هات  ( در دلش )

 

مجموعه گفتگوی شروع روز در دلمان و دلش

 

۶۸

 

 

من : شب سکسی تر از هر شب

تو : خسته تر از هر شب

ما : این شده زندگی

دیگران : حسرت به همین زندگی