گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم
گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۶۵

 

 

 

من : فیش حقوقی را میبینم و متعجبانه مشاهده میکنم که یک میلیون ریال کسر گردیده و به مدیرم اطلاع می دهم

مدیر : به مدیر خود مرا فوروارد میکند

مدیر مدیرم : او نیز مرا به معاونت فورمارد میکند

معاونت : او در نهایت من را به تخمان مبارک دایورت میکند .

 

داستان !

در سیستم حسابداری سندی باز بود که اینجانب یک میلیون ریال وجه رایج مملکت کاملا اسلامی را دریافت کرده ام .

تا این قسمت قبول !

بعد متذکر شدند که سندی در این باب برایشان ارائه نشده و هنوز این وجه اصطلاحا باز میباشد ! خدا رحم کرده تا به این اندازه باز بوده جر نخورده !

القصه : گشتیم و سند هم بردیم و ارائه کردیم ! اما مورد قبول قرار نگرفت ! گویا زوری مال حرامی به منزلمان برده ایم که اینگونه باید این مال حرام از اموالمان خارج بشود ! یعنی ما را زوری به بهشت می فرستند این دوستان ! خداوند جزایشان دهد !

در انتها ! چون در مملکتی هستیم که پاک کردن صورت مساله راه نهائی است بنابراین از ابتدای کار مبلغ را از بنده کسر کردند ! ما هم که تا چند وقت پیش سی میلیونی رو به درمان مالیده بودند حال این یک میلیون هم رویش !

انها قبول نداشته باشند که ما قبول داریم ! اینجا زورمان نرسد ! آخرت دهنشان سرویس است ! مگر از روی جنازه من رد بشوند تا بروند بهشت ! من که تخمی تخمی حلال نمیکنم !

 

 

 منبع : مستندی از دوست عزیزم ح.ا در یه شرکت فوق سوپر لوکس درجه یک بین المملی