گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم
گستاخی های روزانه من

گستاخی های روزانه من

از روزم می نویسم

۱۰۰+۳۱



من : فکرش رو میکنم اصلا نمیتونم تصور کنم کسی بازم توی سال ۱۳۹۲ رای بده


پدر : نگران نباش تو کم سن و سالی و ناشی اما من میدونم این مملکت گه خور زیاد داره که بره بده





۱۰۰+۳۰

 

 

من : همیشه گفتن ساندیس دادن اما به ما دسته خر هم ندادن ! 

 

اون : خندید  

 

 

۱۰۰+۲۹

 

 

 

راننده تاکسی : این اغتشاشگرا 

 

مسافر جلوئی : آقا حرف دهنت رو بفهم 

 

مسافرای عقبی : چطور مگه ؟ شما نظر دیگه ای داری ! 

 

مسافر جلوئی :  نه منظوری نداشتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

 

 

۱۰۰+۲۸

 

 

من : آدم هروئین بکشه اما انتظار نکشه 

 

اون : آدم خر بکنه اما صبر نکنه !!!!!!!! 

 

 

من : سکوت محض !

۱۰۰+۲۷



در رستوران




دختر : عزیزم میدی


پسر : فکر کردی مثل تو هستم که ندم


دختر : الاغ اون قاشق رو منظورم بود